ژامبیل ژابایف فقط یک شاعر بزرگ قزاق نیست، او تقریباً تبدیل به یک شخصیت افسانه ای شد و ادوار مختلف را متحد کرد. حتی طول عمر وی بی نظیر است: متولد 1846 و در 22 ژوئن 1945 – چند هفته پس از شکست نازیسم در آلمان درگذشت. او فقط هشت ماه دیگر تا جشن صدمین سالگرد تولدش ، فاصله داشت.
اکنون ما 175 سالگی او را جشن می گیریم.
ژامبیل ، تنها چهار سال پس از مرگ میخائیل لرمانتف و نه سال پس از مرگ الکساندر پوشکین – دو شاعر بزرگ روسی متولد شد. برای احساس فاصله ، کافی است بگوییم که تصاویر آنها فقط توسط نقاشان برای ما حفظ شده است – عکاسی در زمان مرگ زودهنگام آنها در دوئل های خونین وجود نداشت. ژامبیل با آنها همان هوا را تنفس کرد…
اما ژامبیل همچنین خاطره ناگزیر دوران کودکی پدران ما است ، “چهره پدربزرگ” همیشه سبز ، که بسیار نزدیک به نظر می رسید ، و”یکی از ما” که تنها به لطف عکسهای متعدد در روزنامه ها نبود. اما بیشتر از همه – به لطف آیات زیبا ، اما قابل فهم او در مورد قزاقستان ، طبیعت و مردم آن. اما نه تنها در مورد سرزمین مادری – که از سرزمین قزاقستان می خواند ، ژامبیل راهی برای پاسخگویی به فاجعه جنگ جهانی دوم ، محاصره لنینگراد و بسیاری از “تغییرات زمین ساختی” دیگر که در طول زندگی وی رخ داد.
اتاق نشیمن موزه ژامبیل ژابایف ، که در 70 کیلومتری آلماتی واقع شده است ، جایی که شاعر در سالهای 1938-1945 در آن زندگی می کرد. عکس: Yvision.kz.
آیا کسی می تواند این دو جهان را – قزاقستان قبل از “دوره تزاری” ، دوران پوشکین و لرمانتوف – و نسل ما ، که پایان اتحاد جماهیر شوروی و موفقیت قزاقستان مستقل را شاهد بوده است ، پیوند دهد؟
فقط یک چنین شخصیتی وجود دارد – ژامبیل.
شگفت انگیز است که شهرت جهانی او در حدود 1936 ، در زمانی که او 90 ساله بود ، به او روی نمود. “شما هرگز برای یادگیری سن زیادی ندارید” – این یک جمله اطمینان بخش است. اما “شما هرگز برای شهرت زیاد پیر نیستید” یک جمله اطمینان بخش تر است. ژامبیل در سال 1936 معروف شد ، هنگامی که عبدی اله تاژیبایف ، شاعر قزاق ، ژامبیل را به عنوان “پیرمرد خردمند” اتحاد جماهیر شوروی (aksakal) پیشنهاد داد ، طبقه ای که به طور سنتی توسط شاعران سالخورده سرزمین قفقاز اشغال شده بود. ژامبیل بلافاصله برنده مسابقه شد: او نه تنها بزرگتر بود (رقیب او از داغستان ، سلیمان استالسکی ، 23 سال جوانتر بود) ، مطمئناً ژامبیل پربارتر بود. ژامبیل بزرگ شده در نزدیکی شهر قدیمی طراز (که بعدها به نام ژامبیل تغییر نام داد) ، از 14 سالگی دومبورا می نواخت و از سال 1881 در مسابقات شعری محلی (aitys) برنده شد . رژیم غذایی استپ ها ، به او امکان داد تا عمر طولانی داشته باشد. اما مطمئناً چیز دیگری برای او وجود داشت – ژامبیل واقعاً شاعر بود.
منتقدان (و برخی مخالفان) ژامبیل را به نوشتن “شعر سیاسی” متهم می کنند ، زیرا توسط قدرت (که همیشه درست نبود) اتحاد جماهیر شوروی کور شده بود. این موضوع (اشعار سیاسی) واقعیت دارد ، اما هیچ حقیقت زیبایی شناختی در آن وجود ندارد. لئوپولد سنقور ، اولین رئیس جمهور افسانه ای سنگال مستقل، نیز اشعار سیاسی می نوشت ، برخی از آنها درباره “قدرت” و “امکان” “قدرتمندان” سیاسی قرن بیستم بود. اما سنقور این ابیات را صادقانه نوشت – و در تاریخ ادبیات ماند. و سنقور در موقعیتی افتخارآمیزتر از قدرتمندان سیاسی باقی ماند که او را تحسین می کرد.
برای زامبیل ، مردم لنینگراد ، (امروزه سنت پترزبورگ) که در محاصره شهر خود توسط نازی ها در سال های 1941-1944 دچار قحطی وحشتناکی شدند- فرزندان او بودند. ژامبیل در اشعار خود برای هر یک از بیش از 1 میلیون نفر که از گرسنگی در آن شهر شاهنشاهی باشکوه در سواحل دریای بالتیک ، که قصرها و پل هایش از او بسیار دور بود ، احساس درد می کرد. برای شعر ، فاصله ها مهم نیست. این احساس است که اهمیت دارد. و ژامبیل احساسات شدیدی داشت. با خواندن ابیات پیرمرد 95 ساله می توانید احساس کنید:
Leningraders, children of mine!
For you – apples, sweet as best wine,
For you – horses of the best breeds,
For your, fighters, most dire needs…
(Kazakhstan was famous for its apples and horse-breeding traditions.)
Leningraders, my love and pride!
Let my glance through mountains glide,
In the snow of rocky ridges
I can see your columns and bridges,
In the sound of spring torrent,
I can feel your pain, your torment…
(Verses translated by Dmitry Babich)
شاعر معروف روسی بوریس پاسترناک (1960-1991) ، که ژامبیل می توانست او را همکار جوانتر خود بنامد ، به نوع شعر عامیانه ای که ژامبیل داشت احترام زیادی قائل بود ، او در مورد این اشعار نوشت که “یک شاعر می تواند وقایع را قبل از وقوع آنها ببیند” و شعر منعکس کننده “وضعیت انسان” در هسته نمادین آن است.
این مطمئناً در مورد ژامبیل صادق است. زندگی طولانی و کار او حکایت از وضعیت انسان است.
نویسنده: دمیتری بابیچ
in KAZAKHSTAN’S INDEPENDENCE: 30 YEARS, OP-ED on 28 FEBRUARY 2021