این درام بسیار جذاب که در ایالات متحده ویران شده توسط زامبی ها اتفاق می افتد، ترکیبی فوق العاده از وحشت و قلب است، با بازیگرانی که نمی توانند بی نقص تر باشند.
اگر این یک ویروس شبیه آنفولانزا نبود که وجود بشر را تهدید می کرد، بلکه یک قارچ انگلی بود که از افزایش دما برای تکامل و تغییر میزبان، از مورچه به انسان استفاده می کرد؟ این سریال وحشتناک The Last of Us است، یکی دیگر از درامهای پرستیژ پسا آخرالزمانی در یک منظره تلویزیونی که به دلایل قابل درک، مملو از سناریوهای پایان بازی است. در حالی که اسکلت زامبی آن مقایسه فوری با The Walking Dead را به ارمغان می آورد، قلب تپنده آن بیشتر با Station Eleven در سال گذشته مطابقت دارد، که با آن سرعت شگفت انگیزی ثابت و مراقبه دارد.
بسیاری از منشا آن به عنوان یک بازی ویدیویی ساخته شده است، تا حدی به این دلیل که منبع اصلی به نظر می رسد که بهترین شانس را برای انتقال قانع کننده از کنسول به صفحه نمایش ارائه می دهد. این مجموعه توسط خالق بازی، نیل دراکمن، و چرنوبیل، کریگ مازین، اقتباس شده است، ترکیبی که نشان میدهد ممکن است روند بازیهای ویدیویی را در قالب دیگری تغییر دهد. (30 سال بعد، فیلم Super Mario Bros هنوز به عنوان یک داستان هشدار دهنده ذکر می شود.)
اما بازیهای The Last of Us چیزی بیش از یک طرح سبک است. آنها دلخراش، عاطفی و عمیق و همچنین پر اکشن هستند. کسانی که با این فرنچایز آشنا هستند صحنه ها، مکان ها و حتی دیالوگ های قابل تشخیص را خواهند دید. این اقتباس، منبع اصلی خود را دوباره اختراع نمی کند، اما چرا وقتی منبع منبع تا این حد کامل بود، این کار را انجام می داد؟
با این حال، کسانی که با این بازی آشنا نیستند، باید از ورود به این جهان اطمینان داشته باشند. این مجموعه با طرح سناریوی قارچ انگلی به عنوان یک فرضیه آغاز می شود، که توسط صاحب نظران در یک برنامه گفتگو در دهه 1960 مورد بحث قرار گرفت، قبل از اینکه به سال 2003 منتقل شود، زمانی که بدترین سناریو جامعه را برای دومین بار از هم می پاشد. برای نیم ساعت اول یا بیشتر، این یک فیلم فاجعهآمیز مستقل است که من را به یاد آن فیلمهای پرفروش دهه 90 مانند Deep Impact، Armageddon و 12 Monkeys میاندازد. سپس دوباره به سال 2023 و پس از آن تغییر می کند. آنچه از جامعه باقی مانده است در دست یک رژیم نظامی اقتدارگرا است که با گروه های شورشی که به عنوان تروریست طبقه بندی می شوند مبارزه می کند و مانند جهنم تیره و تار است.
پدرو پاسکال جوئل است، یک کارگر ساختمانی تگزاسی در 50 سالگی و یک نیمه خارجی در منطقه قرنطینه بوستون، جایی که کارهای تعمیر و نگهداری بد انجام می دهد و در بازار پنهان حاشیه دارد. زندگی سخت و بی رحم است. در نهایت، او با الی (بلا رمزی، یکی دیگر از مهاجران بازی تاج و تخت)، دختری 14 ساله آشنا می شود که باید او را به غرب در سراسر ایالات ویران شده منتقل کند. او ممکن است ناجی باشد که دنیا به دنبالش بوده است.
The Last of Us خشن و مادلین است. دنیایی را به تصویر میکشد که در آن مردم هر کاری که میتوانند برای زنده ماندن انجام میدهند، با درجات مختلف وحشت. گاهی اوقات، مواجهه با ویروسی که سریع حرکت می کند و به قارچ آویزان می شود، حتی بدترین اتفاقی که می تواند رخ دهد به نظر نمی رسد. بعداً در سریال، در یک قسمت وحشتناک، مردان، نه هیولاها، ثابت میکنند که قادر به اعمال ظلمهایی هستند که بسیار فراتر از هجوم ناراحتکننده حملات زامبیها است.
با این حال میتواند انسانیت را در ویرانهها بیابد – و این باعث میشود ارزش سختیها را داشته باشد. پاسکال عالی است، اما رمزی فوق العاده است. او بامزه، عبوس و تیزبین است و بدن نوجوانی کمی ناجور دارد. اجرای او آنقدر معتبر و باورپذیر است که اصلا شبیه یک اجرا نیست. تماشای توسعه و تعمیق روابط این زوج بسیار متحرک است. این واقعیت که موفق می شود در برابر رویکرد احساساتی مقاومت کند و با این حال چنین روحی را پیدا کند، یک دستاورد واقعی است.
با این حال، چیزهای بیشتری نسبت به جوئل و الی وجود دارد، و آنقدر اعتماد به نفس دارد که آنها را برای بخشهای زیادی از برخی قسمتها پشت سر بگذارد. در سومی که تقریباً طول فیلم دارد، به سختی این دو لید را می بینیم. در عوض، بر روی یک بقا به نام بیل (نیک آفرمن، در نقش نوعی ران سوانسون با مدرک دکترای شعر) و رابطه جدید او با هنرمندی به نام فرانک (موری بارتلت از نیلوفر سفید) تمرکز می کند. این یک مسیر انحرافی زرق و برق دار به جهان گسترده تر است. همانطور که بسیاری از منتقدان قبلاً گفته اند، ممکن است یکی از بهترین قسمت های تلویزیونی باشد که امسال خواهید دید.
خطوط داستانی کوچکتر آن ممکن است به این ارتفاعات نرسد، اما دامنه آن را گسترش میدهند و درک ما را غنی میکنند. ملانی لینسکی به عنوان یک رهبر شورشیان در شهر کانزاس ظاهر می شود، جایی که ما همچنین با یک مرد جوان در حال فرار همراه با برادر بچه اش آشنا می شویم. ما میبینیم که چگونه الی در اپیزودی که از نوستالژی رنج میبرد، به همان جایی که هست رسید، و شاهد تلاشهایی برای خلق آرمانشهرها در محیطی هستیم که تا حد استخوان دیستوپیایی است. در جیب های کوچک، جرات امیدواری را دارد. من تعادل آن از وحشت و قلب را دوست داشتم. زیر پوست فرو می رود و حاضر به ترک آن نیست.
The Last of Us در Sky Atlantic و Now در بریتانیا، HBO در ایالات متحده و Binge و Foxtel در استرالیا پخش می شود.