به گزارش اخبار جدید به نقل از ایکنا،محمدعلی انصاری صاحب تفسیر مشکاه و مفسر قرآن، در نشست مجازی ، در خصوص «معنا و مفهوم قناعت» برگزار شد، اظهار کرد: در بررسی خطبه نورانی متقین امام علی(ع)، متوجه شدیم که امیرالمؤمنین(ع) ویژگیهای عینی برای متقین بیان میکنند که یکی از آنها قناعت است. ویژگیهای دیگری که ایشان بیان کردهاند شامل این موارد است که لغزش در محدوده عمل متقین کم یافته میشود و دقت و وسواس بسیاری در کارهای خود دارند، دل و جان آنها برای خداوند خاشع و آرام است، فلذا هنگامی که جان و دل انسان در اختیار خداوند باشد، وجود ظاهری او هم تحت تاثیر قرار میگیرد.
وی تصریح کرد: علاوه بر این موارد عبارت «خاشعا قلب» برای متقین بیان شده است که این امر نشاندهنده صداقت ایمانی متقین است. ایمان افراد متقین از روی صدق و خشوع آنها ریشهدار در بندگی آنها قرار دارد. هنگامی که در جامعه بررسی میکنیم، متوجه میشویم که یکی از عمدهترین مشکلات افراد دیندار این است که دین آنها از ریشه نشأت نمیگیرد و از عمق وجودی انسان برنمیآید، بلکه آنها با لایههای ظاهری دین ارتباط گرفته و دیندار شدهاند، فلذا همین مشکل نمیگذارد که انسان خاشع باشد و این خشوع از قلب او برآید.
این مفسر قرآن بیان کرد: امیر المؤمنین(ع) در این خطبه نورانی یکی از ویژگیهای متقین را نفس قانع بیان میکند که این امر به معنای کفایت کردن و بسنده نمودن است، کلمه متضادی قناعت، طمع است که در آن کفایت وجود ندارد و فزونخواهی منفی تعبیر میشود، اما قناعت به شکل مثبت کفایت کردن معنی و تعبیر شده است. البته این نکته حائز اهمیت است که طمع در مواردی معنای مثبت دارد و حتی قناعت هم در مواردی منفی تلقی میشود. اگر انسانی کمخواستن را برای سستی و کندی بهانه کند و تنبل شود، قناعت پیشه نکرده است و در معنای منفی این امر قرار گرفته است. قناعتی که آثار پسندیده دارد، این است که انسان به آنچه که خداوند به او داده است راضی باشد و موجودی و داشتههای خود را کم نپندارد. وقتی که انسان در وادی قناعت قرار میگیرد، خود را با ارزش میداند و نسبت به دادههای خداوند، شکرگذار است.
انصاری افزود: به تعبیر امیرالمؤمنین(ع) قناعت، گنج و استعدادی است که در درون تمامی انسانها نهادینه شده است و انسان باید بتواند این گنج را از درون خود به مرحله عمل بکشاند. این قناعت مثبت آثار بسیار زیادی دارد. یکی از این دستاوردها، این است که پیامد قناعت آزادگی در وجود انسان است، زیرا قناعت انسان را از قید و اسارت طمع بیرون میآورد. همچنین انسانی که قناعت دارد در حالت حریت و رهایی به سر میبرد و هر چیزی را برای خود نمیطلبد و داشتههای خود را شکر گذار است.
وی ادامه داد: در درون قناعت عزت و سربلندی وجود دارد و در درون طمع ذلت است، فلذا فرد قناعتکار همیشه عزیز و سربلند است، زیرا قناعت واقعی را به خوبی درک کرده است. علاوه بر اینها، نکته دوم در باب قناعت این است که این امر آرامش عجیبی به وجود انسان میبخشد، زیرا انسان طمعکار همیشه مشوش است و فکر میکند داراییهای او بسیار اندک است. فلذا از آرامش بیبهره مانده است و همیشه درحال اظطراب است. همچنین خداوند در آیه ۸۸ سوره «حجر» درخصوص قناعت فرموده است: «لَا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلَىٰ مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ وَلَا تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ وَاخْفِضْ جَنَاحَکَ لِلْمُؤْمِنِین؛ بنابراین به امکانات مادی و ثروت و اولادی که برخی از گروه های آنان را از آن برخوردار کردیم، چشم مدوز، و بر آنان به سبب اینکه پذیرای حق نیستند، اندوه مخور، و پر و بال لطف و مهربانی خود را برای مؤمنان فرو گیر».