صادقزیبا کلام میگوید: «کاش مسئولان خالصگرا بیایند و بررسی کنند که چرا این همه از مردم دنال مهاجرت هستند، در سالهای گذشته فقط دانشجویان دانشگاه شریف و دانشکده فنی دانشگاه تهران و پلیتکنیک مهاجرت میکردند، بعد مهاجرت رسید به خلبانان، پرستاران، پزشکان، کسانی که مهارتهای فنی دارند و … و حالا هم همه به امید زندگی بهتر هر تلاش و تقلایی میکنند که از کشور بروند.»
به گزارش اخبار جدید به نقل از خبرآنلاین؛ قائم مقام بنیاد ملینخبگان در گفتوگویی با خبرگزاری مهر اعلام کرده که قرار شده پلیس گذرنامه و مهاجرت یک نمایندگی و دفتر در بنیاد ملی نخبگان داشته باشد تا اطلاعات مربوط به ورود و خروج نخبگان و افراد مدنظر ما را به صورت آنلاین و کمتر از یکساعت در اختیار ما قرار بدهند.
سید سلمان سیدافقهی با بیان اینکه تفاهم با پلیس برای برخورد با دفاتر مهاجرتی و جلوگیری از مهاجرت سازمان یافته نخبگان انجام شده، گفته است: برخی مجموعه بیزنس یا کسب و کاری در حوزه مهاجرت راه انداختهاند و به طور مثال اگر مهاجرت به یک کشور برای یک فرد ۱۰ هزار دلار هزینه دارد این مجموعهها با هزار یا دو هزار دلار این کار را انجام میدهند که یقیناً این دفاتر از یک سیستمی تأمین مالی میشوند.
صادق زیباکلام، استاد علوم سیاسی در همینباره به خبرآنلاین میگوید: «مساله تفاهمنامه میان بنیاد نخبگان و پلیس از چند وجه قابل بررسی است، اول اینکه اساسا این بنیاد چه جایگاه حقوقی و قانونیای برای مداخله در چنین امری را دارد؟ این بنیاد زیرنظر کدام نهاد قانون اساسی قرار دارد که میتواند چنین تفاهمنامهای را منعقد کند؟»
او ادامه میدهد: «اما مساله دوم از منظر فلسفی قابل بیان است، آیا کسی با نهادی دارای این حق است که برای افراد جامعه برای انتخاب محل زندگی تعیین و تکلیف کند؟ در جوامع دمکراتیک چنین مسالهای دهههاست که حل شده و هیچ قانون و مرجعی اجازه ندارد برای افراد مکلف کند که کجا زندگی کنند.»
زیباکلام با بیان اینکه مساله سوم اما به برخورد حاکمیت در چند سال اخیر و خصوصا نگاه اقتدارگرایانه دولت سیزدهم برمیگردد، نگاهی که میخواهد همه چیز را به زور انجام دهد، اظهار میکند: «همه چیز زوری است در این نگاه، به زور میخواهند دانشآموزان را به یک عقایدی معتقد کنند، به زور اساتید دانشگاه باید اعتقاداتی داشته باشند، برای بقیه هم همینطور، ماندن در کشور هم همینطور. مساله مهاجرت در کشور ما به یک بحران تبدیل شده، عاملش هم نابسامانیهای سیاسی،اقتصادی،فرهنگی،اجتماعی و … است که کار را به اینجا رسانده که کسی به آینده امیدی ندارد، اقشار مختلف جامعه خودشان را به آب و آتش میزنند که از کشور بروند به هرجایی که بشود.»
او ادامه میدهد: «کاش مسئولان خالصگرا بیایند و بررسی کنند که چرا این همه از مردم دنبال مهاجرت هستند، در سالهای گذشته فقط دانشجویان دانشگاه شریف و دانشکده فنی دانشگاه تهران و پلیتکنیک مهاجرت میکردند، بعد مهاجرت رسید به خلبانان، پرستاران، پزشکان، کسانی که مهارتهای فنی دارند و … و حالا هم همه به امید زندگی بهتر هر تلاش و تقلایی میکنند که از کشور بروند.»
زیباکلام میگوید: «البته که فرش قرمز برای مهاجران در کشورهایی که میروند پهن نمیکنند اما مساله این است که این افراد انقدر دچار یاس و ناامیدی و سرخوردگی شدهاند که میخواهند هرجور شده فقط بروند، آنجا که رسیدند هر چه شد، شد.»
او با بیان اینکه کاش مسئولان ما بجای این کارها به این فکر میکردند که چرا مردم تا این حد به فکر رفتن افتادهاند، آیا مردم ترکیه و پاکستان و بنگلادش هم همینطور هستند؟ ادامه میدهد: «مساله این است که در بقیه کشورهایی که همردیف ایران هستند واقعا این سطح از مهاجرت اتفاق نمیافتد، مهاجرت به هر قیمتی فقط در شرایطی مثل سوریه و افغانستان که شرایط جنگی را سپری کردهاند، اتفاق افتاده است.»
زیباکلام میگوید: «من اگر جای بنیاد نخبگان و پلیس بودم سعی میکردم مشکل را با بگیر و ببند و بزن حل نکنم چرا که اگر در حال حاضر دفاتری هستند که به شکل شفاف و قانونی کارهای مهاجرت را انجام میدهند، بعدها این کار هم به شکل دلالی و قاچاق صورت خواهد گرفت.»