درحالی که کنسرت در بسیاری از کشورها یک تفریح سالم با قیمت مناسب شناخته میشود، اما در ایران به دلیل قیمتهای بالا، کنسرت به تفریحی لوکس تبدیل شده است. از طرفی قیمت بالای بلیط کنسرتها با کیفیت اجراها همخوانی ندارد و تمام ابن موارد چالشهای زیادی را برای مخاطبان ایجاد کرده است.
این افزایش قیمت علاوه بر تأثیر بر جیب مخاطبان گروهی از خوانندگان، چالشهای اجتماعی و اقتصادی متعددی به دنبال داشته است. از یک سو دسترسی به رویدادهای فرهنگی و هنری بهعنوان یکی از شاخصهای توسعهیافتگی، به دلیل افزایش چشمگیر قیمتها محدود شده و نابرابریهای اجتماعی را تشدید کرده است.
از سوی دیگر، کاهش قدرت خرید مخاطبان به صنعت موسیقی آسیب وارد کرده و در بلندمدت میتواند منجر به کاهش اقبال عمومی برای رقتن به کنسرتها شود.
همچنین این نوع تجاریسازی باعث شده تا در سالهای اخیر این صنعت از هنر اصیل موسیقی ایرانی فاصله بگیرد و افرادی به نام خواننده در این اکوسیستم ظهور کنند که گویی صدا و کالای توزیعشده آنها در یک خط تولید به شکل شابلونی به گوش شنوندگان میرسد.
با افزایش روزافزون قیمت بلیط کنسرتها، شرکت در این برناامهها برای طیف وسیعی از مردم جامعه میسر نیست. چراکه قبل از شیوع کرونا در سال 1398، بالاترین قیمت بلیط کنسرت در بهترین جایگاه با 9 درصد مالیات بر ارزش افزوده بین 100 هزار تا 150 هزار تومان بود. در سال 1401 وپس از شروع مجدد اجراها، قیمت بلیط در بهترین ردیف و بهترین جایگاه به 450 هزار تومان رسید.
گویی برخی خوانندگان و تهیهکنندگان آنها درصدد این بودند که عدمالنفع خود در دوران کرونا را از جیب مخاطبانشان جبران کنند.
در نیمه اول سال 1402 قیمت بلیطها به 757 هزار تومان هم رسید. اما اینجا پایان ماجرا نبود و در نیمه دوم سال 1402، قیمتها از 757 هزارتومان به 866 هزار تومان افزایش یافت.
در نیمه اول سال 1403 هم قیمتها مجدد رشد داشت و به 984 هزار تومان رسید. البته افزایش چراغ خاموش قیمتها همچنان ادامه دارد. زیرا بار دیگر قیمتها افزایش یافته و از 984 هزار تومان، به یک میلیون و 200 هزار تومان در بهترین ردیف و جایگاه رسیده است. البته مالیات بر ارزش افزوده هم با رشد یک درصدی از 9 درصد به 10 درصد افزایش یافته است.
رشد قابل توجه قیمت بلیط کنسرتها طی پنج سال اخیر، نگرانی علاقهمندان و فعالان این عرصه را برانگیخته است. این افزایش قیمت دسترسی به چنین برنامههایی را با محدودیت مواجه کرده و عملا کنسرتها را به کالایی لوکس و دور از دسترس مخاطبان تبدیل کرده است. این مسئله نهتنها میتواند در کاهش مشارکت اجتماعی افراد نقش داشته باشد، بلکه شکاف عمیق میان اقشار مختلف جامعه را به همراه خواهد داشت.
البته علاوه بر پیامدهای اجتماعی، افزایش قیمت بلیط کنسرتها پیامدهای اقتصادی هم دارد. از جمله این پیامدها میتوان به کاهش تقاضا برای شرکت در کنسرتها و کاهش درآمد فعالان این حوزه از جمله نوازندگان اشاره کرد.
از طرفی این افزایش قیمتها فشار قابل توجهی بر خانوادهها وارد میکنند. زیرا درصورتی که خانوادهای قصد شرکت در کنسرتی را داشته باشند، باید از سایر هزینههای خود بکاهد تا بتواند در این رویدادها شرکت کنند.
افزایش بیرویه قیمت بلیط کنسرتها در شرایطی اتفاق افتاده که کیفیت اجراها افزایش چندانی نیافته که این خود نشاندهنده یک معضل جدی در عرصه موسیقی ایران است. بسیاری از خوانندگان که با قیمتهای گزاف روی صحنه میروند، نهتنها از نظر فنی بلکه از نظر هنری هم توانایی لازم جهت برآورده کردن نیاز مخاطب را ندارند.
از طرفی بسیاری از مخاطبان نه به دلیل توانایی فنی و موسیقایی خواننده، بلکه به دلیل شهرت فرد به اجراهای او میروند. در واقع یکی از دلایل حضور مخاطبان در چنین کنسرتهایی، محدودیت در انتخاب است. زیرا بسیاری از خوانندگان ایرانی به دلایلی نظیر نداشتن مجوز، امکان برگزاری کنسرت را در ایران ندارند. بنابراین مخاطب هم برای تجربه اجرای زنده و یا داشتن تفریح سالم، مجبور میشود به چنین اجراهایی برود که در آن نکات فنی و هنری رعایت نمیشود. این شرایط منجر به خدشه وارد شدن به صنعت موسیقی کشور شده است.
درحالی که موسیقی در بسیاری از کشورها یک منبع درآمد مهم محسوب میشود، ولی در ایران با افزایش قیمت بیرویه، محدودیت در صدور مجوز، کیفیت پایین اجراها و … این صنعت بیش از پیش مورد آسیب قرار گرفته است. در صورتی که میتوان با نظارت درست بر این عرصه، کاهش برخی محدودیتها و بهبود کیفیت اجراها، موسیقی کشور را به سمت رشد و پیشرفت سوق داد.