انتقال به انرژیهای تجدیدپذیر، از جمله انرژی خورشیدی، در بسیاری از کشورها بهعنوان راهکاری برای کاهش هزینهها و آلودگی مطرح شده است. در پاکستان، افزایش سرسامآور قیمت برق و عدم پایداری شبکه برق باعث شده است تا مردم به استفاده گسترده از پنلهای خورشیدی چینی روی بیاورند.
رشد سریع استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر، بهویژه انرژی خورشیدی، در سراسر جهان فرصتی برای کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی و کاهش انتشار گازهای گلخانهای مهیا کرده است. در پاکستان نیز بسیاری از شهروندان به دلیل قیمت بالای برق و قطعیهای مکرر، به انرژی خورشیدی روی آوردهاند. با این حال، این گذار سریع و ناگهانی به انرژی خورشیدی، پیامدهای پیچیده و ناخواستهای به دنبال داشته که همزمان فرصتی برای توسعه پایدار و چالشی برای اقتصاد و دولت این کشور محسوب میشود.
قیمت بالای برق در پاکستان به یکی از دغدغههای اصلی خانوارها و کسبوکارها تبدیل شده است. در این کشور، به دلیل وابستگی شبکه برق به سوختهای فسیلی و معاملات خاصی که در دهههای گذشته برای احداث نیروگاههای حرارتی انجام شده، هزینه برق بهشدت افزایش یافته است. بسیاری از این نیروگاهها به سرمایهگذاران خارجی تعلق دارد و به آنها تضمین داده شده که بازپرداختها به دلار و حتی برای برق مصرفنشده صورت گیرد. این وضعیت، همراه با کاهش یارانههای دولتی و انتقال هزینههای بالای تولید برق به مصرفکنندگان، هزینه انرژی برای شهروندان و صنایع بسیار سنگین شده و زندگی روزمره مردم و تولیدات صنعتی را تحت تاثیر قرار داده است.
رشد سریع پنلهای خورشیدی که عمدتاً وارداتی از چین هستند، به مردم و کسبوکارها کمک کرده است تا هزینههای انرژی خود را کاهش دهند. طبق گزارشها، پاکستان در نیمه اول سال ۲۰۲۴ به سومین خریدار بزرگ پنلهای خورشیدی چینی در جهان تبدیل شده و حدود ۱.۴ میلیارد دلار برای خرید این پنلها هزینه کرده است. استفاده از پنلهای خورشیدی در مقیاس گسترده، تقاضا برای انرژی شبکه را کاهش داده و درآمدهای حاصل از فروش برق بهشدت افت کرده است. این کاهش تقاضا به بحران مالی جدیدی در بخش برق پاکستان دامن زده که بهویژه با بدهیهای فزاینده شبکه مواجه است. برای مثال، در سال ۲۰۲۳، مصرف برق از شبکه ملی به دلیل افزایش قیمتها حدود ۱۰ درصد کاهش یافت و گمان میرود این روند کاهشی ادامه یابد.
یکی از پیامدهای اصلی این تغییر در پاکستان بدهی دایرهای است. به این معنا که کاهش پرداخت قبوض از سوی مصرفکنندگانی که به انرژی خورشیدی روی آوردهاند، باعث میشود شرکتهای آب و برق نتوانند بدهیهای خود را پرداخت کنند. این وضعیت باعث ایجاد چرخهای از بدهیها میان شرکتهای مختلف دولتی و تاسیسات زیرساختی شده است که خود میتواند بحران اقتصادی جدیدی به بار آورد. از سوی دیگر، بسیاری از مشاغل در پاکستان، بهویژه صنایع کوچک و متوسط، به دلیل قیمت بالای برق، ناگزیر از تعطیلی شدهاند و تنها آنهایی که توانستهاند به سیستمهای خورشیدی مجهز شوند، به فعالیت خود ادامه میدهند.
دولت پاکستان برای مدیریت بحرانهای ناشی از تغییرات در بازار انرژی و تثبیت وضعیت اقتصادی، اقدامات مختلفی را آغاز کرده است. از جمله، سیاستهای جدیدی برای محدود کردن برنامه «نتمترینگ» که به خانوارها اجازه میدهد برق مازاد تولیدی خود را به شبکه بفروشند، اتخاذ شده است. همچنین دولتهای استانی پنجاب و سند با ارائه پنلهای خورشیدی یارانهای به خانوادههای کمدرآمد میکوشند فشارهای اقتصادی را کاهش دهند.
از طرفی، دولت فدرال در تلاش است بدهیهای مربوط به بخش برق را طی مذاکره با سرمایهگذاران داخلی و خارجی بازبینی و بازپرداخت و برخی از تاسیسات و شرکتهای دولتی را خصوصیسازی کند. هرچند این اقدامات از طرفی به تثبیت وضعیت مالی دولت کمک میکند، اما نگرانی از کاهش مداوم تقاضا برای برق شبکه و از دست دادن مشتریان همچنان یکی از دغدغههای اساسی دولت است. وزیر انرژی پاکستان اخیراً ابراز نگرانی کرده است که کاهش تقاضا برای برق شبکه میتواند تاثیر منفی طولانیمدتی بر اقتصاد کشور به جا بگذارد.
تحول به سمت استفاده گسترده از انرژی خورشیدی در پاکستان هرچند با اهدافی نظیر کاهش هزینهها و کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی انجام شده، اما پیامدهای ناخواستهای مانند افزایش بدهیهای دولت و کاهش درآمدهای شبکه برق به همراه داشته است. در نتیجه، برای مدیریت این بحران و بهرهگیری از فرصتهای اقتصادی و محیطزیستی موجود، دولت پاکستان باید سیاستهای انرژی را به گونهای طراحی کند که تعادل میان درآمد و هزینههای انرژی را حفظ و بخشهای آسیبپذیر جامعه را حمایت کند. این تجربه میتواند الگویی برای سایر کشورها باشد که در مسیر استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر قرار دارند و باید به تاثیرات اقتصادی و اجتماعی این گذار توجه ویژهای داشته باشند.