بسیاری معتقدند شاید اگر مرحوم رئیسی؛ رئیسجمهور فقید در قید حیات بود و دولتش ادامه مییافت شاهد اینگونه هجمهها از سوی تندروها به او نبودیم.
به گزارش اخبار جدید به نقل از آرمان ملی،
اما ماجرا این است که آنها در همان اواخر حیات رئیسی نیز در بسیاری از مسائل با وی اختلافنظر داشتند و حتی در سیاست خارجی نیز نگاه چندان مثبتی به مرحوم امیر عبداللهیان در قامت وزیر امور خارجه و علی باقری در مقام رئیس تیم مذاکرهکننده ایران نداشتند و بارها انتقادات تندی روانه آنها کردند. لذا این امری کاملا طبیعی است که امروز نهایت توان خود را برای مقابله، تخریب و هجمه به دولت مسعود پزشکیان به کار بگیرند. برایشان هم تفاوتی نمیکند که پزشکیان و دولتمردانش چه رویکردی را اتخاذ کردهاند. اینکه وفاق ملی در پیش گرفتهاند یا رویکردهای خود را دنبال میکنند. برای دلواپسان و تندروها فقط منویات و اهداف خودشان در درجه اهمیت قرار دارد و سایرین و مواضعشان را به رسمیت نمیشناسند و برای تخریب و تخطئه آنها دست به هر کاری میزنند. نگاهی به عقبه فکری و عملکردی این جریان نشان میدهد که اقدامات آنها منوط به دولت مسعود پزشکیان نیست. بلکه در دولتهای سابق نیز این رویه تندروانه افترا، اهانت، هجمه و تخریب با قدرت وجود داشته است. به نحوی که در دولت سیدمحمد خاتمی تظاهرات خیابانی میکردند، وزیر دولت را در نمازجمعه مورد اهانت قرار میدادند و میتینگهای سیاسی را به هم میزدند و هر 9 روز یک بحران برای دولت میساختند. در دولت حسن روحانی نیز به نحو دیگری دولت را مورد عنایت قرار میدادند. از اتهام و افترا به رئیسجمهور و دولتمردانش تا هجمه و تخریب علیه عملکردهای دولتمردان در سیاست داخلی و خارجی. هر چند همانطور که گفته شد اینها حتی دولت رئیسی را نیز در برخی مقاطع بر نمیتابیدند و اگر ادامه داشت قطعا از وی عبور میکردند. قدر مسلم دلواپسان و تندروها بهدنبال استقرار دولتی روی کار آمده از دل خود با منویات و اهداف خود هستند. دولتی که بسیار امیدوار بودند با سعید جلیلی در انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم بدان دست یابند. اما تلاشهای بیحد و حصرشان نتیجه نداد و با حمایت مردم مسعود پزشکیان به رسیاست جمهوری رسید. لذا در بازگشت به موضع گذشته از روز اول بنای مخالفت و تخریب دولت پزشکیان را گذاشتند روندی که اگر بخواهد به همین روال ادامه پیدا کند هزینههای آن بر کشور بار خواهد شد.
*تخریب دولت از سایه
مسعود پزشکیان در جایگاه رئیسجمهور برای اولینبار در دولتهای پس از انقلاب برخلاف اینکه بخواهد دولتی حزبی و جناحی تشکیل دهد از وفاق ملی سخن به میان آورد حل مشکلات و رسیدن به موفقیت در امور مختلف را در همگرایی و وفاق مطرح کرد. در همین راستا نیز دست دوستی به سمت همه حتی آنهاییکه در انتخابات و پس از آن با او مخالفت کردند دراز کرد. اما دلواپسان و تندروها چون اساسا دغدغه مردم و کشور را ندارند و فقط خود را میبینند نه تنها به پزشکیان پشت کردند بلکه در مقابل وی نیز ایستادند. حتی زمانیکه پزشکیان به سعید جلیلی پیشنهاد پذیرش یک استانداری را داد که اگر به موفقیت رسید در دور بعد به نفع او کنار برود جلیلی سایهنشینی را به حضور در دولت ترجیح داد. همانطور که دست رئیسی را برای حضور در دولتش پس زد. چرا که اگر میخواست در دولتی حضور یابد و مسئولیتی بپذیرد قطعا عملکردهای وی با نتایجی همراه بود و ان نتایج نیز موافقان و مخالفانی را با خود به همراه داشت و جلیلی و عملکردش به بوته نقد کشیده میشدند. از این جهت مرد سایهنشین نخواست مورد قضاوت و آزمون جامعه قرار گیرد و صرفا در مقام منتقد همه دولتها باقی ماند. پروژه دولت سایه جلیلی نیز تا کنون بیش از آنکه خیری برای دولتها داشت باشد حواشی فراوان داشته و همطیفیهایش با اظهارات مختلف و حمله به دولت به جای کمک بیشتر چوب لای چرخ دولت گذاشتهاند. نگاهی به مواضع این طیف در خصوص عملکردهای دولت کاملا همه چیز را واضح و آشکار میکند. در مساله تلاش دولت برای رفع فیلترینگ که نهایت تلاش خود را برای مقابه انجام میدهند. در حوزه سیاست خارجی و مذاکراه و رفع تحریمها نیز موضع دولت را تخریب میکنند و هر گونه مذاکرهای را زیرسوال میبرند. در حوزه اقتصادی که با توجه به شرایط تحویل گرفته دولت و تلاش برای حل مشکلات به جای واقعبینی به دولت کنایه و متلک میاندازند و جلوی حل مساله FATF را میگیرند. در حوزه سیاست داخلی انتصابات را دستاویز میکنند و به محمدجواد ظریف حمله میکنند. در مسائل اجتماعی مثل قانون حجاب نیز بر قانونی پافشاری میکنند که به قرائت بسیاری از صاحبنظران قابلیت اجرا ندارد. لذا وقتی به هیچ صراطی مستقیم نیستند تبعا باید آنها را کنار زد و به حاشیه راند تا حداقل برای دولت حاشیهسازی نکنند. احمد زیدآبادی فعال سیاسی اصلاحطلب به کنایه نوشت: اگر اصولگرایان واقعا میپندارند که دولت مرحوم رئیسی موفق و کارآمد و دولت کنونی ناموفق و ناکارآمد است، من گمان میکنم که آقای دکتر پزشکیان حاضر باشد قدرت را به فردی مشابه آن مرحوم تقدیم کند تا اصولگرایان به مراد دل خود برسند. پس بهجای تخریب و توهین و تلاش برای فلج کردن دولت پزشکیان بهتر است همان فرد شبیه به مرحوم رئیسی را معرفی کنند تا روند انتقال قدرت به او در کمال رضایت و آرامش صورت گیرد!
* توقع اصولگرایان
یک فعال سیاسی اصلاحطلب در خصوص تخریب رئیسجمهور و دولت از سوی تندروها اظهارداشت: زمانیکه آقای پزشکیان با حمایت جانب اصلاحطلبان و حتی بخشی از تحریمیها رای آورد جناح اصولگرا به هیچ وجه انتظار چنین وضعیتی را نداشت و خودش را برای حداقل شش سال دیگه سوار بر کار میدید و بهرهبردار شرایطی بودند که سال ۱۴۰۰ برنامهریزی کرده بودند و قدرت اجرایی را در کنار قوه مقننه و قوه قضاییه در دست داشتند. لذا با روی ار آمدن آقای پزشکیان زیر میز آنها زده شد و دستگاه اجرایی از دست آنها بیرون آمد. هدایتا… آقایی به «آرمان ملی» گفت: به طور طبیعی با آن رویکرد و توقعاتی که جناح اصولگرا داشته همیشه انتظار داشت که بخواهد فضا را بچرخاند و رئیسجمهور را ناکارآمد جلوه دهند و فضایی درست کنند که مجددا در راه نرفته قرار بگیرند. من فکر میکنم اساس کار روی چنین وضعیتی شکل گرفته است. وی افزود: آقای پزشکیان در انتصابات نیز از اصولگرایان نفراتی را قرار داد که به نوعی به خرج دادن مرام است که آقای پزشکیان تحت عنوان وفاق انجام داده است. وی افزود: البته معمولا وفاق فکری در محلهای مشورتی و در مراکز قانونگذاری است. اما به هر حال آقای پزشکیان در این حوزه اجرایی موضوع را هم باز کردند و از اون طیف هم گذاشتند. لذا من این شرایط را ناشی از بالابردن سطح توقعات در طیف اصولگرایان میبینم. شاید بهتر باشد که آنها قدر این لطف آقای پزشکیان را بدانند و به آن پشت پا نزنند. آقایی تصریح کرد: بهانه همیشه برای برهمزدن بازی وجود دارد و نیازی نیست که آقایان بخواهند اتاق فکرهای خیلی قوی تشکیل دهند که چگونه دولت را تضعیف کنند.