روزنامه هم میهن نوشت: دولتی که از تامین چند ده میلیون دلار برای خرید شیر خشک کودکان ناتوان است، چگونه و طی چه سازوکار اداری 3/7میلیارد دلار را به یک نفر داده است؟ نمیشود که لیست بیخاصیت شده اَبَربدهکاران بانکی را منتشر کنید ولی یک جمله یا توضیح درباره این فساد بزرگ نگویید؟
به گزارش اخبار جدید به نقل از هم میهن، اگر شفافیت منجر به نتیجهای عملی نشود، فایده چندانی ندارد. مطالبه اصلی مردم این نیست که لیست اَبَربدهکاران اعلام و تمام شود. پرسش این است که آنان چرا و طی چه سازوکاری وام گرفتهاند؟ و شرایط وام دادن به آنان چگونه بوده که میتوانند وام خود را پس ندهند و همچنان اَبَربدهکار محسوب شوند؟ چرا ضوابط اعطای وام به آنها رعایت نشده؟ چه کسانی پشت این پرداختها قرار دارند؟ چه تخلفاتی در پرداخت این وامها و به وسیله چه کسانی رخ داده است؟ دولت برای اصلاح این روند زیانبار چه اقداماتی کرده است؟
این روزنامه افزوده است: دولتی که از تامین چند ده میلیون دلار برای خرید شیر خشک کودکان ناتوان است، چگونه و طی چه سازوکار اداری 3/7میلیارد دلار را به یک نفر داده است؟ همچنان حتی یک خط گزارش رسمی درباره این سازوکار پرداخت و نیروهای مرتبط با آن منتشر نشده است! نمیشود که لیست بیخاصیت شده اَبَربدهکاران بانکی را منتشر کنید ولی یک جمله یا توضیح درباره این فساد بزرگ نگویید؟ نکند این نوع شفافیت ناقص، برای پنهان کردن فسادهای بزرگتر است!
هم میهن نوشته است: اینگونه عمل کردن در خوشبینانهترین حالت نوعی از سر باز کردن یا ادعای عمل به یک وعده است تا بار تعهد آن را از دوش بر زمین بگذارند و در نگاه بدبینانه با این هدف که به جای نشانی درست، آدرس غلط داده شود. نامها مشکلی را حل نمیکند خاصه وقتی برخی بتوانند توجیهاتی بیاورند یا ادعا شود در مقابل دارایی و املاک هست و حق مردم ضایع نمیشود. پرسش اصلی درباره سازوکارهاست و اینکه چرا مثلاً سندیکای چای با اعضای قدیمی نمیتواند از کمکهای قابل توجه برخوردار شود ولی مبالغ کلان در اختیار چای دبش قرار میگیرد؟ شفافیت، امری پسندیده است اما به تعبیر قرآن نمیتوان نؤمن ببعض و نُکفر ببعض بود. یعنی جاهایی ایمان داشت و جاهایی کافر بود. شفافیت باید همهگیر و فراگیر باشد. در این صورت فهرست اعلامی بهعنوان بخشی از قاب کلی شفافیت اهمیت دارد و در غیر آن نه.