به باور فعالان و کارشناسان بازار سرمایه، مهمترین دلیل فرار سرمایههای کوچک و بزرگ از بازار سرمایه در سال جاری، عملکرد دولت در قبال صنایع پربازده و نیز تلاش برای فروش اوراق قرضه در بازار سهام از طریق پایین کشیدن شاخص بورس و هدایت سرمایهها به سمت خرید اوراق قرضه دولتی است.
به گزارش اخبار جدید؛ دوشنبه(دیروز) برای یازدهمین روز متوالی خالص تغییر مالکیت حقوقی به حقیقی بازار منفی شد و 449 میلیارد تومان پول حقیقی از بازار سهام خارج شد. با این حساب تنها در 11 روز معاملاتی اخیر 2 هزار و 209 میلیارد تومان سرمایه حقیقی از بازار خارج شده که نشان میدهد اعتماد سهامداران حقیقی به بازار سرمایه، در پایینترین حد خود قرار گرفته است.
در معاملات دیروز، شاخص کل بورس تهران 32هزار و 390 واحد دیگر پایینتر آمد و به سطح 2 میلیون و 160هزار و 780 واحد رسید. شاخص کل هموزن بورس نیز با ریزش 12هزار و 801 واحدی در رقم 716 هزار و 63 واحدی ایستاد. دوشنبه(دیروز) شاخص کل فرابورس با افت 461 واحدی به رقم 23هزار و 974 واحد رسید و شاخص هموزن فرابورس نیز با کاهش 3 هزار و 395 واحد به سطح 129هزار و 409 واحد رسید.
به باور فعالان و کارشناسان بازار سرمایه، مهمترین دلیل فرار سرمایههای کوچک و بزرگ از بازار سرمایه در سال جاری، عملکرد دولت در قبال صنایع پربازده و نیز تلاش برای فروش اوراق قرضه در بازار سهام از طریق پایین کشیدن شاخص بورس و هدایت سرمایهها به سمت خرید اوراق قرضه دولتی است.
در همین زمینه یک کارشناس بازار سرمایه اظهار داشت: 80درصد بورس در اختیار دولت و شبهدولتیهاست. اساسا به این فضا نمیتوان بازار گفت بلکه در این شرایط و با این بازیگران، این بورس «نابازار» است.
«فردین آقابزرگی» در گفتوگو با ایلنا درباره ادامه خروچ پول حقیقی از بازار سرمایه اظهار داشت: پس از وقایع سال 99 در بازار سرمایه، عدهای از مسئولان در اتاقهای اقتصادی مجلس و دولت پیشنهاد دادند که 200 تا 250 همت وارد بازار سرمایه شود و سهام سهامدار خرد خریداری شود و بخش عمده بورس را به شستا، تامین اجتماعی، بانکها و شبهدولتیها واگذار کنیم. این پیشنهاد الان در حال اجراست.
وی ادامه داد: صرفا بورس سبز، بورس خوب و بورس قرمز، بورس بد نیست بلکه شرایطی نامناسب است که حاکم بازی بر بازار دیکته میکند. وقتی سهامدار خرد با ضرر و زیان پی در پی مشاهده میکند که تصمیماتی در بورس اتخاذ میشود که خلاف منافع سهامدار است، سرمایه خود را از این نابازار خارج و وارد بازارهای موازی میکند چون بورس جای ماندن سرمایه نیست.
این کارشناس بازار سرمایه تاکید کرد: طبق آمارهای ثبت شده، در سال 1399 بیش از 25 همت وارد بازار سرمایه شد ولی در سال 1400 بیش از 40 همت از این بازار خارج شد. در سال 1401 هم بیش از 60 همت خروجی پول از بازار داشتیم و در سال 1402 که بدترین سال بورس بود، خروج پول حقیقی به بیش از 85 همت رسید.آقابزرگی گفت: البته حقیقیها، ریسکهای بازار سرمایه را میپذیرند ولی وقتی متولیان این بازار، به جز مذاکرات پشت درهای بسته، اقدام دیگری در راستای حفظ منافع سهامداران حقیقی انجام ندادند، طبیعی است که در این شرایط مردم از بورس قهر کنند.
وی افزود: اقدام دولت در بورس دقیقا شبیه به کسی است که شاخهای از درخت که روی آن ایستاده را اره میکند. دولت میتوانست از طریق بورس تامین مالی کند اما بیاعتمادی به جایی رسیده که در حال حاضر حقوقیها هم اوراقی که منتشر میشود را خریداری نمیکنند و حتی شبهدولتیها هم خریدار اوراق نیستند.
این کارشناس بازار سرمایه تاکید کرد: همچنین برخی از مقامات امنیتی به این نتیجه رسیدند که اگر قیمتها در بورس بالا برود امکان بازگشت آن وجود ندارد و باید اقدامی انجام داد که مردم از بورس خارج شوند.
آقابزرگی ادامه داد: آقای رئیسی هم در دوره انتخابات 1400 اعلام کرد که بورس را قلک نمیکنیم اما دیدیم که بورس برای دولت سیزدهم دقیقا قلک شد.
وی اظهار داشت: البته بورس در چند روز اول سال 1403 بازدهی خوبی داشت اما بلافاصله با برگشت شبهدولتیها ورق برگشت. دولتیها هم شروع به نظامدهی بازار کردند. البته نظامدهی به زعم آنها به این معناست که بازار بورس در کنار سایر بازارهای موازی هیچ جذابیتی نداشته باشد. در این شرایط هم سهامدار به مرور زمان از بازار خارج میشود.
آقابزرگی با گریزی به گذشته تاکید کرد: یک زمانی، مسئولانی داشتیم که گفتند بورس قمارخانه است. بعدها مسئولانی بودند که گفتند هر سرمایهای دارید را بفروشید و سهام بخرید اما در تمام این مدت بورس کار خود را کرد و در حالیکه در سال 96 شاخص 70هزار بود الان به دو میلیون و 200هزار واحد رسیده یعنی بازدهی 30 برابری داشته است. اما در سه سال گذشته در دولت سیزدهم نگاه و اقداماتی انجام شده که بورس حتی برای دو ساعت دیگر هم قابل پیشبینی نیست. نمیدانیم منظور آقای خاندوزی از پیشبینیپذیر کردن اقتصاد کشور، دقیقا کدام کشور است چون در ایران حتی دو ساعت آینده هم قابل پیشبینی نیست چه برسد به فردا و روزهای آینده.