در سالهایی که انسان برای اولین بار در سال 1953 به قله اورست رسید، صعود به مرتفعترین کوه جهان به طرز چشمگیری تغییر کرده است. امروزه صدها کوهنورد هر ساله به لطف پیشرفت در دانش، فناوری و زیرساختهای قابل توجهی که توسط اکسپدیشنهای تجاری هدایت میشود، این شاهکار را مدیریت میکنند که یک بزرگراه واقعی به بالای کوه را برای کسانی که مایل به پذیرش خطرات و هزینههای سنگین هستند، فراهم میکنند.
قله اورست که در نپالی به نام ساگارماتا و تبتی به نام Chomolungma شناخته می شود، در مرز بین نپال و تبت در قله زنجیره کوه های هیمالیا قرار دارد. اگرچه رسیدن به قله جهان به دلیل ارتفاع زیاد، ریزش بهمن، ریزش یخ و سایر خطرات کاری سخت و بالقوه مرگبار است، این کوه کاملاً نزدیک به خط استوا قرار دارد، در عرض جغرافیایی تقریباً 28 درجه.
دانشمندان زمین تخمین می زنند که اورست 50 تا 60 میلیون سال سن دارد که طبق استانداردهای زمین شناسی یک جوان است. این کوه در اثر نیروی رو به بالا که هنگام برخورد صفحات تکتونیکی هند و اوراسیا ایجاد شد و صخره هایی را که مرتفع ترین کوه روی زمین را تشکیل می دادند به سمت بالا راندند. این نیرو هنوز در کار است و هر سال قله اورست را حدود یک چهارم اینچ بالاتر می برد.
صخره بالای اورست یک سنگ آهک دریایی است که تقریباً 450 میلیون سال پیش در آن زمان در بستر دریا رسوب کرده است. اولین اندازه گیری ارتفاع آن در سال 1849 آغاز شد. در سال 1854، ارتفاع این کوه 9000 متر تخمین زده شد که یک حدس بسیار منصفانه بود. سپس در سال 1856، سر اندرو اسکات واگ، نقشه بردار کل هند، ارتفاع آن را 8839 متر تعیین کرد. در سال 2020، نپال و چین به طور مشترک ارتفاع اورست را اندازه گیری کردند. اکنون رسماً 8848.86 متر است.
در ارتفاع 29032 فوتی، قله اورست تقریباً یک سوم فشار هوای موجود در سطح دریا را دارد که به طور قابل توجهی توانایی کوهنورد برای تنفس اکسیژن کافی را کاهش می دهد. به همین دلیل، دانشمندان تشخیص دادهاند که بدن انسان نمیتواند به طور نامحدود بالای 19000 پا بماند.
همانطور که کوهنوردان بالاتر از کوه حرکت می کنند و دریافت اکسیژن آنها کاهش می یابد، بدن آنها به طور فزاینده ای در معرض خطر ابتلا به تعدادی از بیماری ها از جمله ادم ریوی، ادم مغزی و آمبولی خون قرار می گیرد. احتمال سرمازدگی نیز در چنین ارتفاعی بهطور چشمگیری افزایش مییابد، زیرا قلب برای پمپاژ خون در سراسر بدن و رساندن اکسیژن به بدن سختتر کار میکند. ارگان های حیات بخش اولویت اول هستند. ارقام آخر هستند.
اکثریت قریب به اتفاق کوهنوردانی که به اورست صعود می کنند از مخازن اکسیژن برای کاهش اثرات ارتفاع زیاد استفاده می کنند. با این حال، اکسیژن بطری شده دارای معایب و خطرات خاص خود است. برای شروع، گران است، حمل آن سنگین است و سیلندرهای خالی اغلب به عنوان زباله رها می شوند.
علاوه بر این، تنفس «گاز» فقط اکسیژن نسبی را تقریباً به همان سطح هوا در بیس کمپ افزایش میدهد و اگر در روز قله تمام شود، بدن ممکن است نتواند با کمبود ناگهانی اکسیژن سازگار شود. در نهایت، واحدهای اکسیژن بسیار غیرقابل اعتماد هستند، همانطور که راهنمای اورست، آدریان بالینگر، در سال 2018 در روز قله کشف کرد، زمانی که تیمش دچار نقص سیستماتیک سیستم تنفسی خود شد.
اگرچه 17 مسیر مختلف برای رسیدن به قله اورست پیشگام بوده است، اما تقریباً همه از طریق یکی از دو مسیر به آن صعود می کنند. از نپال، خط الراس جنوب شرقی وجود دارد، خطی که تنزینگ نورگی و ادموند هیلاری در سال 1953 ایجاد کردند. از تبت، خط الراس شمالی وجود دارد، جایی که جورج مالوری در سال 1924 مدت ها قبل از اینکه یک تیم چینی سرانجام در سال 1960 صعود را به پایان برساند ناپدید شد.
اگرچه کوهنوردان با تجربه می گویند که سختی کلی این دو مسیر قابل مقایسه است، اما چالش ها متفاوت است. در خط الراس جنوب شرقی، کوهنوردان باید از میان آبشار یخی خطرناک خومبو بجنگند، اما روز قله کمی کوتاهتر است و در مواقع اضطراری فرود سریعتر آسانتر است. در خط الراس شمالی، رانندگی با جیپ تا کمپ اصلی امکان پذیر است، اما کوهنوردان برای رسیدن به قله باید چندین کیلومتر از زمین بالاتر از 27000 پا را طی کنند.
محبوبیت کوه اورست در دهه 1990 زمانی که راهنماهای بین المللی شروع به پیشگامی در سفرهای تجاری به بالای کوه کردند، افزایش یافت. با وجود خطرات، اورست سالانه صدها کوهنورد را از سراسر جهان به دامنه های خود می کشاند. در سال 2021، وزارت گردشگری نپال رکورد 408 مجوز صعود به اورست را صادر کرد که بالاترین مجوز در تاریخ آن است.
برای شرکت های لجستیک محلی و دولت نپال، اورست یک تجارت بزرگ است. یک مکان معمولی در یک تیم تجاری بسته به سطح خدمات و تخصص سازنده بین 40000 تا 100000 دلار هزینه دارد. وزارت گردشگری از جمع آوری 5.2 میلیون دلار در هزینه های مجوز در سال 2018 خبر داد.
این صنعت از راهنماهای حرفهای نپالی ساخته شده است که هر بهار با هم کار میکنند تا مسیر را با طنابها و نردبانهای ثابت آماده کنند، هر کمپ را با وسایل ضروری مانند چادر، اجاق گاز، اکسیژن بطریشده و غذا تهیه میکنند و سپس با صبر و حوصله مربی گری میکنند.
اگرچه از نظر تاریخی این شرپاها Sherpas (قبیله تبتی از مردمی بودند که نزدیکترین به کوه زندگی میکنند) که توسط اکسپدیشنها برای حمل بارهای آذوقه به بالای کوه استخدام میشدند، امروزه گروههای قومی متعددی وجود دارند که در کوه شغل پیدا میکنند که منجر به کمتر شدن افراد میشود.
برای یک سفر معمولی 3 تا 4 ماهه اورست، اکثر آنها بین 2500 تا 5000 دلار درآمد دارند. در سال های اخیر، به لطف فرصت های آموزشی مانند مرکز کوهنوردی Khumbu، راهنمایان نپالی شروع به دریافت آموزش و گواهینامه های استانداردهای بین المللی کرده اند.
بهترین آب و هوا برای رسیدن به قله اورست معمولاً در نیمه دوم ماه می فرا می رسد، اما آماده سازی برای صعود موفق از ماه ها قبل آغاز می شود. اکثر تیم ها در اواخر ماه مارس در کاتماندو جمع می شوند تا سازگاری را آغاز کنند. همانطور که آنها به سمت بیس کمپ حرکت می کنند، کارکنان پشتیبانی بیس کمپ و کارگران در ارتفاع بالا در حال حاضر روی کوه هستند و بارها را حمل می کنند و مسیر رسیدن به قله را آماده می کنند.
در ماه آوریل، کوهنوردان چندین یورش شبانه (“چرخش” در اصطلاح اورست) را به کمپ های متوالی بالاتر از کوه انجام می دهند تا خود را سازگار کنند، در حالی که اولین تیم های راهنمای نپالی به قله می رسند. تا هفته دوم ماه مه، تیمها امیدوارند که مسیری مستقر از چندین مایل طناب ثابت که از بیس کمپ به قله منتهی میشود، با چندین کمپ مجهز در طول مسیر داشته باشند.
پس از استراحت نهایی برخی از تیمها حتی کوه را به طور کامل تخلیه میکنند تا چند شب را در ارتفاعات پایینتر برای حداکثر بازیابی بگذرانند حرکت قله معمولاً طی یک سفر رفت و برگشت سخت چهار تا پنج روزه از بیس کمپ انجام میشود. اگر همه چیز خوب پیش برود، اکثر کوهنوردان اورست تا اوایل ژوئن کار خود را با کوه تمام کرده و در راه خانه خود هستند.
بر اساس پایگاه داده هیمالیا، بیش از 300 نفر در صعود به اورست جان خود را از دست داده اند. نرخ کلی مرگ و میر تعداد تلفات تقسیم بر تعداد کل افرادی که در کوه هستند، نه فقط کسانی که به قله می روند تقریباً 1.2 درصد است، به این معنی که اگر سعی کنید به اورست صعود کنید، تقریباً یک درصد شانس مردن دارید.
آلن آرنت، وقایع نگار محترم اورست، می گوید: «از لحاظ آماری، اورست در درجه اول به دلیل تجهیزات بهتر، پیش بینی آب و هوا، و صعود افراد بیشتر با عملیات تجاری، ایمن تر می شود. از سال 1923 تا 1999: 170 نفر در اورست با 1169 قله یا 14.5 درصد جان خود را از دست دادند. اما مرگ و میرها از سال 2000 تا 2018 با 7990 نشست و 123 مرگ یا 1.5 درصد به شدت کاهش یافت.
قله واقعی کوه گنبد کوچکی از برف به اندازه یک میز ناهارخوری است. جایی برای حدود دوجین کوهنورد وجود دارد که بایستند و از منظره لذت ببرند، اگرچه در روزهای شلوغ کوهنوردان باید به نوبت بر فراز جهان بایستند.
آخرین مسیر جدیدی که روی کوه صعود شد توسط تیمی از روسهای دلسوز در سال 2004 انجام شد. در حالی که هر یک از سه صورت و خط الراس اصلی اورست صعود کردهاند، چندین چالش جذاب برای کوهنوردان آینده وجود دارد که از جمله آنها میتوان به فانتزی ریج صعود نکرد. و به اصطلاح تراورس نعل اسبی، زنجیره ای جسورانه از اورست و دو قله مجاور آن، لوتسه و نوپتسه.
کوری ریچاردز، کوهنورد و عکاس نشنال جئوگرافیک، می گوید: اورست از بسیاری جهات هنوز یک بوم خالی است. «هنوز هم مثل همیشه بالا، سرد و مهیب است. اینکه چگونه یک نفر برای صعود از آن انتخاب می کند، به همان اندازه بازتاب خلاقیت و مهارت است. همیشه یک راه جدید برای نزدیک شدن به چیزی وجود دارد و اورست تفاوتی ندارد.