تاثیرات تجدید ارزیابی داراییها مدت زیادی دوام نیاورده و کارشناسان بورسی انتقادات زیادی را نسبت به آن مطرح میکنند، انتقاداتی که البته به نحوه اجرای آن بازمیگردد، تا جایی که به گفته «فردین آقابزرگی» کارشناس بازار سرمایه، تجدید ارزیابی داراییها یک طرح خنثی بود که رونمایی شد، اما تاثیر مثبت خاصی نگذاشت.
به گزارش اخبار جدید به نقل از اقتصاد۲۴, بازار سرمایه به طور کلی در یک ماه گذشته تحت تاثیر اخبار تجدید ارزیابی داراییها روزهای امیدوارکننده و رو به رشدی را پشت سر گذاشت. تجدید ارزیابی به معنای به روز کردن ارزش کلیه داراییهای استهلاک پذیر و استهلاک ناپذیر یک شرکت است، اما این تاثیرات مدت زیادی دوام نیاورد و کارشناسان بورسی انتقادات زیادی را نسبت به آن مطرح میکنند، انتقاداتی که البته به نحوه اجرای آن بازمیگردد، تا جایی که به گفته «فردین آقابزرگی» کارشناس بازار سرمایه تجدید ارزیابی داراییها یک طرح خنثی بود که رونمایی شد، اما تاثیر مثبت خاصی نگذاشت.
با بی تاثیر شدن اخبار این رویداد، بازار سرمایه آخرین روز کاری پاییز را با یک عقبگرد به پایان رساند. در این روز شاخصهای بورسی کاهش ارتفاع دادند و به این ترتیب شاخص کل به دو میلیون و ۲۱۰ هزار واحد و شاخص هموزن به ۷۶۱ هزار واحد رسیدند. همچنین بر اساس آخرین گزارشها حجم معاملات ۸ میلیارد و ۱۰۰ میلیون برگه سهم و ارزش معاملات خرد ۵ هزار میلیارد تومان بوده است. در این روز شاخص ورود و خروج پول حقیقی منفی بود، به طوری که در پایان بورس روز چهارشنبه حدود ۳۶۰ میلیارد تومان پول حقیقی از بازار سهام خارج شده است.
فردین آقابزرگی، کارشناس بورس در گفتگو با اقتصاد ۲۴ به ارزیابی خود از تجدید ارزیابی داراییها پرداخته و میگوید: در کل این تصمیم و این رونمایی از چنین سازوکاری یک پدیده خوشایند برای بازار سرمایه تلقی میشود، اما مشروط بر این که در عمل و اجرا هم این یکپارچگی و هماهنگی بین دستگاههای ذیربط با تجدید ارزیابی داراییها وجود داشته باشد. اگر شورای عالی بورس یا هر مرجع دیگری این را به عنوان یک تکلیف قانونی و الزام آور برای شرکتها و ناشرین تلقی میکند، انتظار داریم سازمان امور مالیاتی هم هزینههای استهلاک ناشی از افزایش قیمت تمام شده دارایی را به عنوان هزینه تمام شده مالیاتی لحاظ کند. در غیر این صورت علاوه بر اینکه سود شرکتها کاهش پیدا میکند، به دلیل افزایش هزینه استهلاک از طرفی به دلیل افزایش هزینه و عدم قبول هزینه استهلاک، سرمایه در گردش شرکت منفی میشود، یعنی در سخن و گفتار ما یک مکانیزم تشویقی را به کار بردیم، اما در عمل تحول خاصی برای شرکتها از حیث سودآوری و یا بی نصیب بودن از قوانین و مقررات دست و پا گیر گشایشی ایجاد نمیکند.
به گفته این کارشناس بورسی، اشخاص حرفهای، NAB یا ارزش خالص داراییها را مبتنی بر ارزش روز داراییها همواره مورد محاسباتشان قرار میدهند، اما در فضای کسب و کارشان افراد غیر حرفهای، با یک هیجان مقطعی و گذرا صرفا یک شوک کوتاهی وارد میشود و بعدا اگر متوجه شوند که هماهنگی در دستگاهها وجود نداشته اثر منفی خواهد گذاشت. بر این اساس به نظرم تجدید ارزیابی داراییها یک طرح خنثی بود که رونمایی شد، اما تاثیر مثبت خاصی نگذاشت.
آقا بزرگی در پاسخ به این پرسش که آیا در دراز مدت هم نمیتوان به این طرح امیدوار بود؟ میگوید: مشکلات این طرح مشکلات قانونی است و از آن جایی که دولت از سهم نقدینگی و سهم منابع مختص خودش کوتاه نمیآید و نمیگذرد به نظرم به نوعی یک امیداواری بیش نیست و در عمل گشایشی ایجاد نخواهد کرد. وقتی تصمیمی گرفته میشود مبنی بر استفاده از ابزارهای تشویقی، باید مطالعه دقیق هم صورت بگیرد تا ببینیم نقاط قوت و نقاط ضعفش چیست. برخی کارشناسان با این اقدام تحلیل میکردند و از اثرات مثبت و ایجاد شفافیت میگفتند، غافل از اینکه حدود و ثغور و جزئیات این طرح دارای مشکلاتی از حیث قانون بوده که دیده نشده است.
او در ادامه میافزاید: من اطمینان دارم اصلاح قانون به خصوص اگر با منابع درآمدی دولت سرو کار داشته باشد، از آن جایی که در سال ۴۰۳ در حوزه مالیات بیش از ۵۰ درصد رشد داشتیم، فلذا به نظر من در آینده برونرفت از چنین فضایی مشکل است که به همین راحتی بتوانیم قانون را اصلاح کنیم و درآمد دولت را کاهش دهیم، به نظرم این موضوع تا حدودی امکانپذیر نیست.
چشم انداز فردین آقابزرگی به عنوان یکی از فعالان با سابقه بازار سرمایه مثبت است. به گفته او ما ناملایماتی را در بورس مشاهده کردیم که طبیعتا انتظار داریم اثرات منفی این تصمیمات را در بورس ببینیم، اما نکته قابل توجه در اینجا این است که ما برای اندازهگیری و مقایسه بازارها باید سایر بازارها را در کنارش ببینیم. مثلا فرصت سرمایه گذاری در کنار بازار بورس چه بازارهایی هست؟ مسکن، خودرو، ارز و طلا و کالاهای سرمایهای و… کلیه بازارها بعد از طی کردن پیچ قیمت و اور ولیو بودن بخش مسکن و خودرو در شش ماه اول ۱۴۰۲ به نقطه رکود رسیدهاند. طبق اصول اقتصاد، بازارها مثل یک ظرف مرتبط هستند و باید همسو با همدیگر حرکت کنند نه اینکه خلاف آن باشد. اما اینجا بورس با سایر بازارها واگرایی پیدا کرده است، یعنی در حالی بورس از سال ۹۹ تا الان دچار سیر نزولی شده که سایر بازارها در حال صعود بودند.
این فعال بازا سرمایه در ادامه دلایل پتانسیل این بازار برای رشد را برشمرده و میافزاید: افت P/E از سطح ۳۸ سال ۹۹ تا کمتر از ۶ امروز یعنی پایان آذر ۱۴۰۲، افزایش درآمد حاصل از فروش شرکتها حاصل از افزایش تورم و افزایش سطح عمومی قیمتها، افزایش قدر مطلق سود شرکتهای بورس و فرابورس ما از سال ۹۸ تا حال حاضر و همچنین راکد بودن سایر بازارها حداقل به میزان ۳ و نیم برابر از نظر من بورس را با پتانسیل رشد معرفی میکند، رشدی که نه صرفا در تداوم در افزایش سود شرکتها بلکه در ارزش جایگزینی، ارزش دلاری بازار که از ۳۰۰ میلیارد دلار الان کمتر از ۱۵۰ هزر میلیارد دلار است. این شاخصها تایید میکند روند بازار سرمایه باید رو به رشد باشد. در حال حاضر تا انتهای سال این پتانسیل وجود دارد که مجموع شاخص کل بورسمان تا آستانه ۳ تا ۳.۵ میلیون واحد است و ارزش شاخص ما در همان محدوده است.