آمریکاییها نه تنها نمیتوانند از تل آویو یا کشورهای عربی برای تردد امن در شمال اقیانوس هند حمایت کنند، بلکه خود نیازمند اختصاص بودجهای هنگفت برای در امان ماندن از حملات انصارالله هستند.
به گزارش اخبار جدید به نقل از مهر، با گسترش دامنه عملیات زمینی ارتش اسرائیل در باریکه غزه، دولت نجات ملی یمن براساس وظیفه دینی و درخواستهای مردمی تصمیم گرفت تا عملیات ضدصهیونیستی خود را در محدوده دریای سرخ علیه کشتیهای تجاری- جنگی رژیم صهیونیستی یا حامی تلآویو آغاز کند. از آن زمان تاکنون چهار مرحله از این عملیات گذشته و مجموعاً بیش از ۲۰۰ حمله علیه اهداف مرتبط با اسرائیل انجام شده است. به دنبال این عملیات دریایی انصارالله، شرکتهای بزرگ کشتیرانی تصمیم گرفتند تا به جای عبور از مسیر کانال سوئز- باب المندب، از مسیر دورتر واقع در دماغه امیدنیک برای ارسال انواع کالا و محصولات هیدرو کربنی میان بازارهای شرق و غرب استفاده کنند.
در واکنش به عملیات ضداسرائیلی مقاومت یمن، ابتدا آمریکا به همراه بیش از ۲۹ متحد خود از یک ائتلاف دریایی رونمایی کرد که وظیفه ایجاد مسیر امن برای کشتیهای تجاری را بر عهده داشت. با شکست اهداف از پیش تعیین شده این ائتلاف دریایی، آمریکا و انگلیس از یک ائتلاف هوایی برای حمله به تجهیزات نظامی انصارالله رونمایی کردند. نکته جالب توجه آن است که این حملات نیز نه تنها به نتیجه نرسیده، بلکه یمنیها این توان را پیدا کردند تا به وسیله انواع پهپادهای تهاجمی و موشکهای هایپرسونیک شهرهای بزرگ فلسطین اشغالی را هدف قرار دهند. در دوران جدید نه تنها آمریکاییها نمیتوانند در برابر یک گروه مقاومت از خود کارایی نشان دهند، بلکه به دنبال چارهای برای نجات ناوهای جنگی خود از قدرت آتش انصارالله هستند.
۱ شاید یکی از مهمترین نشانههای افول جهان تک قطبی و ظهور نظم چند قطبی را بتوان در جریان نبرد طوفان الاقصی مشاهده کرد. در حالی که آمریکا به عنوان یک ابرقدرت نظامی برای حفاظت از منافع متحدان خود راهی منطقه دریای سرخ شد تا از این طریق بتواند جلوی حملات انصارالله را گرفته و به عادی سازی شرایط برای کشتیهای تجاری کمک کند، در این مسیر متحمل شکست سختی شده است. به گزارش الجزیره، آمریکا که با تشکیل ائتلاف دریایی- هوایی برای دفاع از متحدان خود به منطقه سوئز- باب المندب آمده بود؛ حال مجبور است تا برای دفاع از خود در برابر حملات مقاومت یمن، یک میلیارد و دویست میلیون دلار هزینه کند!
به عبارت دیگر واشنگتن که همواره سعی داشت تا با استفاده از دستگاههای تبلیغاتی گسترده خود، ارتش آمریکا را بزرگترین نیروی نظامی کره زمین و قدرت برتر در میان تمام بازیگران دولتی و فرا دولتی نشان دهد، حال توان مقابله با حملات یک گروه مقاومت تحت محاصره را ندارد! موقعیت متزلزل آمریکا در منطقه علاوه بر ارسال سیگنال ضعف برای رقبای این کشور در جنوب شرق آسیا و اوراسیا، زمینه فاصله گرفتن تدریجی کشورهایی همچون عربستان سعودی یا مصر از واشنگتن را تسهیل کرده است.
۲ دامنه حملات دولت نجات ملی یمن دیگر محدود به دریای سرخ نیست و مقاومت یمن قصد دارد تا برای تحت فشار گذاشتن صهیونیستها، دامنه حملات این گروه را به عمق سرزمینهای اشغالی گسترش دهد. به عنوان مثال مقاومت یمن به وسیله پهپاد صماد -۳، در ساعت سه صبح روز جمعه نوزدهم ژوئیه به یک ساختمان مسکونی در نزدیکی ساختمان سفارت آمریکا در تلآویو حمله کرد.
در جریان این حمله مجموعاً ۹ صهیونیست کشته و زخمی شدند. پهپاد یادشده قابلیت پرواز در ارتفاع کم را دارد و به همین دلیل کار شناسایی را برای سیستمهای پدافندی پیچیده میکند. تنها دقایقی پس از این حمله سخنگوی ارتش رژیم مدعی شد این پهپاد از سوی سیستم پدافندی شناسایی شده اما به دلیل «خطای انسانی» فرایند رهگیری تکمیل نشده است.
دیگر شکست امنیتی برای اسرائیل عدم به صدا درآمدن آژیر خطری برای هشدار به صهیونیستها جهت رفتن به پناهگاه به صدا اعلام شد. دقایقی پس از این حمله، ارتش اسرائیل اقدام به انتشار تصاویری از جلسه امنیتی یوآو گالانت و هرتزی هالوی کرد که در حال بررسی حمله پهپادی یمن بودند. صهیونیستها پس از این شکست بزرگ به وسیله جنگندههای اف- ۳۵ مخازن سوخت در بندر الحدیده را هدف قرار دادند تا از این طریق صنعا را از ادامه حمله به فلسطین اشغالی بازدارند اما به فاصله چند هفته انصارالله بار دیگر به وسیله موشک هایپرسونیک قلب سرزمینهای اشغالی را هدف قرار داد.
۳ مقاومت یمن نیز به مانند حزب الله لبنان بارها اعلام کرده است که تنها راه کاهش تنش در منطقه غرب آسیا نه کمک به ماشین جنگی اسرائیل برای کشتار مردم مظلوم منطقه بلکه تشدید فشار بر نتانیاهو و کابینه راستگرای وی برای پذیرش قطعنامه ۲۷۳۵ شورای امنیت و برقراری آتشبس در نوار غزه است. در ۲ ماه اخیر آمریکاییها به جای پایبندی به اصل «بی طرفی»، نقش مهمی در اقدامات تروریستی رژیم و ترور رهبران ارشد مقاومت لبنان ایفا کردند.
به عنوان مثال در حالی که حزب الله و دولت لبنان با آتشبس ۲۱ روز موافقت کرده بودند، نتانیاهو از مقر سازمان ملل متحد در نیویورک دستور حمله به مقر فرماندهی حزب الله در بیروت و ترور سید حسن نصرالله را صادر کرد. در چنین شرایطی آمریکاییها نه تنها نباید امیدوار به خاموش شدن آتش تنش در منطقه باشند بلکه باید فکری برای افزایش سطح محافظت از نیروهای خود در عراق، سوریه و محدوده دریای سرخ و شمال اقیانوس هند کنند.
بهره سخن
پس از عملیات طوفان الاقصی و آغاز نبرد میان رژیم صهیونیستی و محور مقاومت در هفت جبهه مختلف، اعضای این شبکه ضداستعماری تصمیم گرفتند تا به حمایت از مقاومت غزه قیام کرده و در سه لایه مختلف از جنبش اسلامی حماس و جهاد اسلامی تا رسیدن به نقطه برقراری آتشبس کامل در منطقه حمایت کنند. در این میان انصارالله یمن با ناامن کردن دریای سرخ برای اسرائیل و حامیان آن، از مدار خارج کردن بندر ایلات و حملات هدفمند به تلآویو ثابت کرده است که یکی از مهرههای استراتژیک مقاومت در میانه کارزار با رژیم صهیونیستی و سنتکام است.
در شرایط کنونی آمریکاییها نه تنها نمیتوانند از رژیم صهیونیستی یا کشورهای عربی برای تردد امن در شمال اقیانوس هند حمایت کنند، بلکه خود نیازمند اختصاص بودجهای هنگفت برای در امان ماندن از حملات هدفمند انصارالله شدند. در چنین شرایط برخی تحلیلگران معتقدند که انصارالله یمن ممکن است برای تنگتر کردن حلقه محاصره صهیونیستها، موشکها و پهپادهای خود را راهی شرق مدیترانه کند تا از این طریق هیچیک از بنادر آنها امکان فعالیت عادی نداشته باشد. آمارهای اقتصادی حاکی از آن است که ۹۰ درصد نیاز داخلی فلسطین اشغالی از طریق واردات تأمین میشود و گسترش دامنه بحران به بنادر غربی این رژیم میتواند تبعات اقتصادی بسیاری سختی برای اسرائیل در پی داشته باشد.